داستان عبرت آموز از خشم زیاد
01 مرداد 1394 توسط سادات
بسم الله الرحمن الرحیم
ﺷﺒﻲ ﻣﺎﺭ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﻭﺍﺭﺩ كارگاه ﻧﺠﺎﺭﻱ ﻣﻴﺸه...
ﻋﺎﺩﺕ ﻧﺠﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﻭﺳﺎﻳﻞ ﻛﺎﺭﺵ ﺭو ﺭﻭﻱ ﻣﻴﺰ مي گذاشت و جمع نمي كرد اون ﺷﺐ ﻫﻢ ﺍﺭﻩ ﻛﺎﺭﺵ ﺭﻭﻱ ﻣﻴﺰ جا موند.
ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭ که مار گشتی ﻣﻴﺰﺩ ﺑﺪﻧﺶ ﺑﻪ ﺍﺭﻩ ﮔﻴﺮ كرد ﻭ ﻛﻤﻲ… بیشتر »